اسماعیل آذر از یلدایی می‌گوید که کمتر درباره‌اش شنیده‌ایم؛

شبی فراتر از تقویم

اسماعیل آذر از یلدایی می‌گوید که کمتر درباره‌اش شنیده‌ایم؛

شبی فراتر از تقویم

یلدا تنها بلندترین شب سال نیست؛ شبی که در آن خانواده، شعر و معنا دوباره به هم می‌رسند. اسماعیل آذر از ابعاد مغفول این آیین و پیوندش با فرهنگ ایرانی–اسلامی می‌گوید.

شبی فراتر از تقویم

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، گاهی یک آیین، فراتر از یک شبِ تقویمی عمل می‌کند؛ شب یلدا از همان آیین‌هاست. شبی که در آن، خانواده دوباره به کانون زندگی بازمی‌گردد، شعر و قصه جای هیاهو را می‌گیرد و نور، آرام‌آرام بر تاریکی غلبه می‌کند. در روزگاری که پیوندهای اجتماعی بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازسازی است، یلدا می‌تواند نه فقط یک سنت کهن، بلکه ظرفیتی زنده برای همبستگی اجتماعی و گفت‌وگوی فرهنگی ایرانی–اسلامی باشد.
در همین چارچوب، اسماعیل آذر، شاعر، ادیب و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با ما از فلسفه شب یلدا، ریشه‌های فرهنگی آن و ظرفیت‌های مغفول‌مانده‌اش برای جامعه امروز سخن گفت.

از ریشه‌های الهی دی‌ماه تا نقش یلدا در احیای خانواده


اسماعیل آذر با تأکید بر جایگاه آیین‌های جمعی در هویت ایرانی، معتقد است ایران یکی از معدود کشورهایی است که «بیشترین بسامد جشن‌ها» را در تاریخ فرهنگی خود دارد. او می‌گوید:«این کثرت جشن‌ها نشانه یک ملت زنده و شاد است؛ ملتی که از هر بهانه‌ای برای باهم‌بودن، شادی و معنا ساختن استفاده می‌کرده است.»
او با اشاره به ماه دی، توضیح می‌دهد که حتی نام این ماه نیز ریشه‌ای الهی دارد:«نام دی از ریشه اوستاییِ «دا» می‌آید؛ همان دادار، یعنی خدا. به همین دلیل، دی‌ماه را ماه خدا هم می‌دانستند.»
آذر تأکید می‌کند آنچه بیش از روایت‌های نجومی یا تاریخی اهمیت دارد، کارکرد اجتماعی یلداست؛ شبی که خانواده را به مأمن بازمی‌گرداند:«یلدا ذاتاً یک جشن خانوادگی است. وقتی آدم‌ها کنار هم می‌نشینند، گفت‌وگو شکل می‌گیرد و خانواده دوباره جان می‌گیرد. این خود بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی است.»

یلدا؛ جشنی که دل‌ها را روشن می‌کند


آذر با اشاره به پیوند عمیق یلدا با مفهوم «نور»، این آیین را کاملاً قابل تطبیق با فرهنگ اسلامی می‌داند و می‌گوید:«محور این جشن نور است و نور یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم قرآن کریم است؛ الله نور السماوات و الارض. در یلدا، تاریکی مغلوب نور می‌شود و از فردا، روزها بلندتر می‌شوند. این خود یک تمثیل عمیق معنوی است.»
این مجری مشاعره تلویزیونی یادآور می‌شود که در تهران قدیم، مردم تا سحر بیدار می‌ماندند و پس از آن به بام‌ها می‌رفتند، نماز می‌خواندند و مناجات می‌کردند؛ روایتی که نشان می‌دهد یلدا تنها یک شبِ شادی نبوده، بلکه شب تأمل، دعا و گفت‌وگو با خدا نیز محسوب می‌شده است.

ادبیات؛ پلی میان سنت ایرانی و معنویت اسلامی


به گفته آذر، شب یلدا از همان آغاز با «کلام» و «روایت» معنا یافته است؛ قصه‌گویی، شاهنامه‌خوانی، مثنوی‌خوانی و در دوره‌های بعد، حافظ‌خوانی، به‌تدریج این شب را به مجلسی برای گفت‌وگوی فرهنگی و انتقال معنا تبدیل کرده‌اند. تا جایی که واژه «یلدا» خود در شعر فارسی، از یک شب تقویمی فراتر رفته و به نمادی برای فراق، انتظار و امید بدل شده است.
او با اشاره به نمونه‌هایی از شعر فارسی توضیح می‌دهد که چگونه این واژه در ذهن و زبان شاعران تثبیت شده است؛ چنان‌که در یکی از اشعار می‌خوانیم:
«شب یلدا دراز من چه سازم،
پری در خواب ناز من چه سازم،
تو بیدارش نکن مرغ سحر خون،
که درد جانگذازه من چه سازم.»
آذر همچنین به بیت مشهور سعدی اشاره می‌کند که یلدا را به استعاره‌ای شاعرانه از دوری و فراق بدل کرده است:
«نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست، شب فراق تو هر شب که هست، یلداییست»
به گفته این ادیب برجسته، ادبیات فارسی همواره شب یلدا را بستری برای بیان مفاهیم عمیق انسانی و معنوی دانسته است؛ مفاهیمی که در اشعار سعدی، حافظ و دیگر شاعران بزرگ، حضوری پررنگ دارد و نشان می‌دهد چگونه فرهنگ ایرانی، معنا را از مسیر شعر به زندگی روزمره منتقل کرده است.
همین پیوند عمیق میان ادب فارسی و معنویت اسلامی، در تجربه‌های معاصر نیز به‌روشنی قابل مشاهده است. سال گذشته، دکتر اسماعیل آذر با حضور در برنامه «محفل» نشان داد که اشعار حافظ، سعدی و دیگر شاعران نامدار ایران‌زمین، نه‌تنها از فرهنگ ایرانی جدا نیستند، بلکه در لایه‌های عمیق خود با مفاهیم قرآنی پیوند خورده‌اند. تطبیق زنده شعر فارسی با آیات قرآن کریم در این برنامه، گفت‌وگویی معنادار میان شعر و وحی را رقم زد؛ گفت‌وگویی که نه در قالب تحلیل نظری، بلکه در دل یک اجرای خلاقانه و اثرگذار شکل گرفت.
در چنین چارچوبی، شب یلدا نیز یکی از همان مناسبت‌هایی است که می‌تواند این پیوند دیرینه را دوباره به عرصه زندگی اجتماعی بازگرداند؛ شبی که شعر، روایت و معنا در کنار هم می‌نشینند و فرهنگ ایرانی–اسلامی را نه به‌عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه در قالب یک تجربه زنده و جمعی به مخاطب منتقل می‌کنند.

یلدا؛ ظرفیتی برای همبستگی اجتماعی برای امروز


آذر در جمع‌بندی سخنانش، پیش از هر چیز بر دقت در خودِ مفهوم یلدا تأکید می‌کند و یادآور می‌شود که در سنت ایرانی، آنچه محور این شب بوده، بیش از آنکه «یلدا» باشد، مفهوم «چله» است. به گفته او، ایرانیان دو چله را در تقویم خود می‌شناختند؛ چله بزرگ که از آغاز دی‌ماه تا دهم بهمن ادامه دارد و چله کوچک که از دهم بهمن تا پایان این ماه امتداد می‌یابد. آذر توضیح می‌دهد که چهار روز پایانی چله بزرگ و چهار روز ابتدایی چله کوچک، کنار هم قرار می‌گرفتند و در فرهنگ کهن به آن «چهارچاری» می‌گفتند؛ دوره‌ای که اوج سرما به شمار می‌آمد و همین سختی طبیعت، انسان‌ها را بیش از همیشه به کنار هم بودن فرا می‌خواند.
او با تأکید بر همین کارکرد اجتماعی می‌گوید آیین‌هایی مانند شب یلدا ـ یا به تعبیر دقیق‌تر، آیین چله ـ اگر به‌درستی بازخوانی شوند، می‌توانند نقشی جدی در تقویت همبستگی اجتماعی ایفا کنند:«هر جشنی که شادی، گفت‌وگو و کنار هم بودن را برای مردم به ارمغان بیاورد، برای جامعه مفید است. یلدا یکی از آن فرصت‌هایی است که می‌تواند معنویت، خانواده و فرهنگ را در کنار هم بنشاند.»
در همین چارچوب، تجربه‌هایی مانند محفل حافظیه، ایونت «شب ایران» و محفل بوموسی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان آیین‌های کهن را از فضای صرفاً خانگی به عرصه اجتماعی و فرهنگی آورد؛ رویکردی که شب یلدا را نه یک یادگار تاریخی، بلکه یک سنت زنده ایرانی–اسلامی معرفی می‌کند.
 

منبع: ایرنا

2025-12-20

تعداد بازدید: 58

پربازدیدترین‌ها

جدیدترین‌ها

برگزیده‌ها

ایران
آیکون توانخواهان

T

T